Friday, 28 October 2011

در شاهنامه اثری از توهین به کسی نیست


برگه فیسبوک سرای دانای توس





یکی از دوستان خطاب به همه شاهنامه دوستان این پیام را گزارده اند:


"وای بر شما ایکه بزرگتان فردوسی ضد بشر می باشد. کسیکه با توهین به ملتهایی چون عرب و ترک پایه گذار تجزیه ایران می باشد. و در نهایت لطفا از نسخه اصل شاهنامه که کپی آن در موزه(...) روسیه نگهداری می شود استفاده کنید نه از نسخه با آبروتر.


zanan ra setaii sagan ra seta
ke yek sag beh az sad zane parsay"

پاسخ های من:

1- در مورد بیت بی احترامی به زن من در همه نسخه های معتبر شاهنامه از جمله همان چاپ مسکو که شما می گویید گشتم و این دو بیت نبود. حالا اگر موزه .... دگری می شناسید معرفی کنید بریم آن را هم بگردیم. همین جمله شما کافی است که میزان ناآگاهی شما در مورد شاهنامه را نشان دهد. بنیاد سخن بر روی نا آکاهی و دروغ است. نوشتار زن در شاهنامه من را بخوانید. و یا نوشتار زن در شاهنامه استاد اسلامی ندوشن را بخوانید.

2- دوم آن که اگر شاهنامه کتاب تجزیه طلبی بود که تجزیه طلبان همه دشمن خونی آن نبودند. تنها تاریخ ما که همه اقوام ایرانی را در چهارچوب ایران قرار می دهد و ریشه همه را روشن می کند شاهنامه است که داروی تجزیه طلبی است. وگرنه تاریخ های انگلیسی که همه قسمت مهم تاریخ ما (پیش از کوروش) که ریشه همه قوم ها را می نمایاند را قیچی کرده اند و هویت اقوام ما گم شده است (بعد ها بیشتر از این در می نویسم). پان ترکان چاره ای جز ندیده گرفتن شاهنامه ندارند چرا که اگر شاهنامه را بپذیرند، باید بپذیرند ایرانی اند (استان خوروران ایران باستان = ماد) ولی آن ها می خواهند ادعا کنند ایرانی نیستند و از نسل تاتار و مغول هستند و شاهنامه چیز دیگری را می گویید.

3- شاهنامه از کلمه عرب استفاده نکرده بلکه از کلمه تازی استفاده کرده تا حساب نژاد عرب را از عرب های تازنده به ایران جدا کند. پس آن جا که فردوسی در پایان شاهنامه از تازی می گوید منظور از آن عرب هایی است که به ایران حمله کردند و کشتند و تجاوز کردند و کتاب سوزاندند. بیت سوسمار خور هیچ نسخه معتبر شاهنامه موجود نیست از جمله در نسخه مسکو مورد علاقه شما. فردوسی تفسیر می کند نه توهین. فردوسی با درد گریه می کند بر شکست ایدئولوژیک ایران و همه ستمی که بر ایرانیان رفت. فردوسی مفسر تاریخ ایران است (از استاد سید جواد طباطبایی).

4- کلمه "ترک" تا پیش از ساسانیان در شاهنامه نداریم نسخه نویسان به جای تور به اشتباه نوشته اند ترک (تور ها فرزندان فریدون اند همان جور که ایرانیان پس ترک نیستند) یا اینکه اصلا بیت هایی که کلمه ترک دارند الحاقی اند (به شاهنامه ویرایش استاد جنیدی مراجعه کنید). در زمان های پایانی ساسانیان ترک ها به آسیای مرکزی آمدند و از لحظه ای که آمدند چون کاری جز غارت نداشتند بی وقفه به هم میهنان ما تاختند. حال اینکه گروهی گمان می کنند آذری های ما ترک هستند (یعنی از نسل تاتار) شدیدا در اشتباه اند چرا که بر اساس تمام اسناد تاریخی و شاهنامه آن ها مادند. توهینی بزرگ به ترکزبانان ماست این سخن. شاید بپرسید چرا زبان آذربایجانی های ما ترکی شده است این هم پاسخ از استاد جنیدی. و پاسخ دیگر از احمد کسروی. درباره ترکان در شاهنامه مقاله دیگر این رستم سخن را هم بخوانید.

و اما در پایان شاهنامه فردوسی در طعنه به سلطان محمودِ تاتارنژاد (که انگشت گرد جهان کرده بود شیعه میجست بکشد تا خلیفه عرب را خوش آید) از حکومت کردن ترکان بر ایران می نالد هر انسان با شرف دیگری بود هم همین کار را می کرد. چند حکومت ایرانی هم (مثل سامانیان) که پس از 200 سال توانستن در برابر خلافت بغداد قد علم کنند به دست غلامان ترک (مثل غزنویان) خلیفه پرست نابود شدند. همه ایرانیان در آن زمان خون می گریستند. من در آینده در نوشتاری مفصل این ها را توضیح می دهم ولی دوستداران این برگه می دانند که ما پله پله پیش می رویم.

در آخر یک سوال: آیا شما شاهنامه از نزدیک دیده اید؟ با ژست ایران دوستی و انسان دوستی آمده اید به جنگ فردوسی؟ خیال کردید دو کلمه قلمبه سلمبه بگویید کسی نیست پاسخ شما را بدهد؟ چر نمی روید در برگه هایی که مثل خودتان نمی دانند شاهنامه چیست بساط پهن کنید؟ آنجا برای شما کف و سوت می زنند وگر نه با اهل راز که نمی توان شعبده کرد. می توان؟

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد --- بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه --- زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

از حافظ آزاده


نوشتار مرتبط: زن در شاهنامه

http://rostamesokhan.blogspot.com/2011/09/blog-post_07.html

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.