Sunday 23 October 2011

داستان سروده شدن شاهنامه




از استاد جنیدی

این سخن که برخی بر آن باورند که شاهنامه را خود فردوسی سروده است و اندیشه ی خود فردوسی است باور درستی نیست، زیرا که خود فردوسی در پیشگفتار شاهنامه می فرماید :

یکی پهلوان بود دهقان نژاد --- دلیر و بزرگ و خردمند و راد
پژوهنده روزگار نخست --- گذشته سخن ها همه باز جست
ز هر کشوری موبدی سالخورد --- بیاورد و این نامه را گرد کرد
بپرسیدشان از نژاد کیان --- و زان نامداران فرّخ گوان
که گیتی به آغاز چون داشتند --- که ایدون بما خوار بگذاشتند
چه گونه سرآمد به بد اختری --- بر ایشان همه روز گند آوری

این سخن فردوسی در مقدمه ی شاهنامه ی ابومنصوری نیز هم آمده است با اندک دگرگونی و گشایش بیشتر، یعنی در مقدمه ی شاهنامه ی ابومنصوری که امروز در دست هست می بینیم که «ابومنصور معمری» وزیر «ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی» گفته است که محمد بن عبدالرزاق توسی پور بابک خراسانی فرمان داد که از شهرهای گوناگون خراسان و سیستان چهار موبد در توس فراهم آمدند که اینان نامه ی باستان را در اختیار داشتند «موبد ماهوی خورشید» از نیشابور، دهقان و پهلوانی خراسانی از هرات به نام «ماخ»، «موبد شادان پور بُرزین» از توس و «موبد یزدان داد» از سیستان، این چهار مرد بزرگ در دستگاه فرهنگی ابومنصور در توس به ترجمه ی شاهنامه از نامه های باستانی پرداختند.

... چون این داستان نوشته شد، ابومنصور معمری وزیر دانشمند ابومنصور محمد بن عبدالرزاق، آن را به فارسی دری ویراست و آراست و شاهنامه در دست مردم قرار گرفت (و سپس فردوسی آن شاهنامه نثر را به شعر در آورد).

سخنی از فردوسی و شاهنامه پژوهی: هر ایرانی باید بداند که این بیت از فردوسی نیست و زاییده ذهن آدمی ناشناس است و در هیچ یک از شاهنامه های موجود این بیت وجود ندارد:

که رستم یلی بود در سیستان --- منش کردم رستم داستان

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.