Friday 18 November 2011

ترکان در شاهنامه



برگه فیسبوک سرای دانای توس

سیاوش پیشدادی





لطفا به منابع رجوع کنید. آنچه در منابع است دیگر تکرار نشده است. 

بر اساس شاهنامه آذر بایجانی ها، کردان و لرها همه همنژاد هستند که بخشی از پهلو (استان) خوروران ایران باستان را تشکیل می دهند. همه از نژاد گودرز کشوادگان از بزرگترین پهلوانان ایران هستند. در شاهنامه در باره گودرز داریم:


 چنين گفت كان فرّ آزادگان  ---  جهانگير گودرز كشوادگان‏


آزادگان= ایرانیان.  یعنی گودرز فر ایران است.

بر اساس شاهنامه و همه شواد تاریخی ما (نمونه را به نوشته های استاد کسروی و جنیدی و این مقاله و این مقاله رجوع کنید) دودمان پارس (هخامنشیان) مهاجرینی از آذربایجان بودند.

آذربایجانیان پس از تازش مغول و به زور شمشیر کم کم به زبان ترکی روی آوردند

حال برویم سراغ نژاد ترک. ترکان واقعی (مغولان و تاتاریان) چنان نسل کشی در ایران راه انداختند که نمونه اش را تنها می توان در تاریخ آشور دید. همه شهرهای آباد ما و کتابخانه های مارا نابود کردند، فلسفه مارا نابود کردند دانشمندان مارا کشتند.  تازش عرب در برابر تازش ترکان به ایران چون جویباری در مقابل کارون بود.

خاقانی شروانی (شیروان شهری در اصل ایرانی است که اکنون بخشی از جمهوری آذربایجان است) در باره ترکان (غزان) فرهنگ سوز می گوید:

جوقي لئيم، يک دو سه، کژ سِير و کوژ سار --- چون پنج پاي آبي و چون چارپاي خاک

( پنج پاي آبي = خرچنگ، چارپاي خاک = خر).

از این شعر و شواهد تاریخی ما بر می آید که غزان مردمانی تکامل نیافته و گوژپشت بودند که به هیچ گونه منش انسانی باور نداشتند.

هال گروهی از ترک زبانان ما می گویند که ایرانی نیستند و از نسب ترکان اند. جالب است نه؟ جالبتر آن که می گویند خاقانی ترکنژاد بوده نه ایرانی!!!

شاهنامه به همه تبار های ما جایگاه راستینشان را می دهد.


نوشتار مرتبط:



No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.