فردوسی بیش از 140 بار در جای جای شاهنامه طلوع خورشید را وصف کرده است. در زیر 7 نمونه می آید:
چو زد بر سر کوه بر، تیغ شید --- چو یاقوت شد روی گیتی سپید
چو خورشید تابان ز چرخ بلند --- همی خواست افکند رخشان کمند
چو خورشید تیغ از میان بر کشید --- شب تیره گشت از جهان ناپدید
پدید آمد آن خنجر تابناک --- به کردار یاقوت شد روی خاک
دگر روز چون آسمان گشت زرد --- برآهیخت خورشید تیغ نبرد
چو آن جامه سوده بفکند شب --- سپیده بخندید و بگشاد لب
و در نهایت به دید من زیبا ترین وصف خورشید از زبان فردوسی در دو بیت:
چو از کوه بفروخت گیتی فروز --- دو زلف شب تیره بگرفت روز
ازان چادر قیر بیرون کشید --- بدندان لب ماه در خون کشید
بیخود نیست
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.