Sunday, 4 December 2011

کشته شدن سیاوش در شاهنامه




برگه فیسبوک سرای دانای توس






بخشی پرآبِ چشم از شاهنامه

کشته شدن سیاوش به دست "گروی زره" تورانی

دو بیت نخست از زبان خود سیاوش است و دگر بیت ها گزارش رخداد


كنون پيش گرسيوز اندر دوان --- پياده چنين خوار و تيره روان‏
نبينم همى يار با خود كسى --- كه بخروشدى زار بر من بسى‏
چو از شهر، و ز لشكر اندر گذشت --- كشانش ببردند بر سوى دشت‏
ز گرسيوز آن خنجر آبگون --- گروى زره بستد از بهر خون‏
بيفگند پيل ژيان را بخاك --- نه شرم آمدش زان سپهبد نه باك‏
يكى تشت بنهاد زرّين برش --- جدا كرد زان سرو سيمين سرش‏
يكى باد با تيره گردى سياه --- بر آمد بپوشيد خورشيد و ماه‏
همى يكدگر را نديدند روى --- گرفتند نفرين همه بر گروى‏
       

این داستان هزاره هاست که اشک بر چشم ایرانیان آورده و دادخواهی و بیدادستیزی ایرانیان را برانگیخته است چه سیاوش را با دروغ و پیمان شکنی کشتند. او تنها و مظلوم بود. در زمان های نزدیک تر این رخداد ریخت های دگرگونه به خود گرفته است و زندگی خود را در پوسته ای نو پی می گیرد.

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.