Sunday, 20 May 2012

داستان مبارزه برای خلیج فارس


سیاوش پیشدادی


داستان مبارزه ما با عرب ها سر واژه خلیج فارس داستان جالبی است.  چندی پیش با تحلیل یک کاریکاتور ضدعرب این ایده را   مطرح کردم که  ما تا مغز استخوانمان عربی شده است و قضیه عمیق تر این حرفاست که نام خلیج فارس را حفظ کنیم. در پست دیگری گفتم که اکر فردوسی هم جای انجام کار فرهنگی می نشست و به عرب ها فحش ناموس می داد قضیه از این هم بدتر می شود و ما الان فحش ناموس عربی باید می دادیم نه فارسی چون زبان ما هم رفته بود. پست های من به اندازه کافی منفی گرفت از ایرانیان مبارز در راه وطن.

 امروز که فکر می کردم دیدم چیز های دمه دستی بیشتری هست که عمق فاجعه را نشان دهد. مثلا نام خلیج فارس: خلیج که عربی است و فارس هم عربی شده پارس است. حالا از این که 95 یا به قول مبارزان راه آزادی 90 درسد ایرانیان دین عربی دارند هم می گذریم. مخلص کلام این است که ما تا بیخ استخوان در ایدئولوژی عربی غرق شده ایم و تنها راه رهایی خودمان را در ناسزاگویی و نژادپرستی می بینیم. و به راحتی می توان شکست جنبش های ایرانی در طی این سالهارا با راه نادرست مبارزه توجیه کرد. مبارزه باید بر مبنای دانایی و فرهنگ گرایی باشد آنوقت حتی شکست هم پیروزی حساب می شود.

این مشکل یک مشکل سیاسی است که باید در سطح سردمداران یک کشور حل شود. و اصولا اینکه یک عده مردمی ادعا کنند دریایی نامش چیز دیگریست در حد تارهای صوتی آنها میماند و وجبی از خاک ایران جابجا نمی شود. کاری که از ما بر می آید به عنوان مردم یک کشور خیزش فرهنگی با مطالعه است. کدام آزادی تا بحال از  مسیر نژادپرستی و ناسزاگویی بدست آمده است؟ 

No comments:

Post a Comment

Note: only a member of this blog may post a comment.