سیاوش پیشدادی
پس از همگویی با موبدان و بخردان سام بر آن می شود تا به آشیان سیمرغ شده و زال را (که دیگر گُردی گردنفراز شده بود) به خانه بیاورد. سیمرغ به پیش زال می رود تا او را به نزد پدر بیاورد. از زبان "سخن سالار" فردوسی داستان را پی می گیریم:
پور سام = زال
كنام و نشيم = آشیانه
بالاى = اسب
گرد = گرد و خاک
تبيره = ابزاری برای نواختن موسیقی
ابا = با
ابا پهلوانى فزون آمدند= زال هم به پهلوانان شهر افزوده شد
پدرام = آرام، راحت
چنين
گفت سيمرغ با پور سام --- كه اى ديده رنج نشيم و كنام
پدر سام يل، پهلوان جهان --- سر افرازتر كس ميان مهان
بدين كوه فرزند جوى آمدست --- ترا نزد او آب روى آمدست
روا باشد اكنون كه بردارمت --- بى آزار نزديك او آرمت
گرت هيچ سختى بروى آورند --- ور از نيك و بد گفت و گوى آورند
همان گه بيايم چو ابر سياه --- بى آزارت آرم بدين جايگاه
دلش كرد پدرام و بر داشتش --- گرازان بابر اندر افراشتش
دل سام شد چون بهشت برين --- بر آن پاك فرزند، كرد آفرين
فرود آمد از كوه و بالاى خواست --- همان جامۀ خسروآراى خواست
سپه يك سره پيش سام آمدند --- گشاده دل و شادكام آمدند
تبيره زنان پيش بردند پيل --- بر آمد يكى گَرد مانند نيل
سواران همه نعره بر داشتند --- بدان خرّمى راه بگذاشتند
بشادى بشهر اندرون آمدند --- ابا پهلوانى فزون آمدند
پدر سام يل، پهلوان جهان --- سر افرازتر كس ميان مهان
بدين كوه فرزند جوى آمدست --- ترا نزد او آب روى آمدست
روا باشد اكنون كه بردارمت --- بى آزار نزديك او آرمت
گرت هيچ سختى بروى آورند --- ور از نيك و بد گفت و گوى آورند
همان گه بيايم چو ابر سياه --- بى آزارت آرم بدين جايگاه
دلش كرد پدرام و بر داشتش --- گرازان بابر اندر افراشتش
دل سام شد چون بهشت برين --- بر آن پاك فرزند، كرد آفرين
فرود آمد از كوه و بالاى خواست --- همان جامۀ خسروآراى خواست
سپه يك سره پيش سام آمدند --- گشاده دل و شادكام آمدند
تبيره زنان پيش بردند پيل --- بر آمد يكى گَرد مانند نيل
سواران همه نعره بر داشتند --- بدان خرّمى راه بگذاشتند
بشادى بشهر اندرون آمدند --- ابا پهلوانى فزون آمدند
بخش نخست داستان http://rostamesokhan.blogspot.co.nz/2011/09/blog-post.html
No comments:
Post a Comment
Note: only a member of this blog may post a comment.